{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی حذف کردن، محو در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع , کردن، برطرف کردن, معنی حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع پ کردن، برطرف کردن, معنی pvt lcbj، kpm lcbj، (اx kuاbgi) fdcmj lcbj، ctu , lcbj، fczct lcbj, معنی اصطلاح حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع , کردن، برطرف کردن, معادل حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع , کردن، برطرف کردن, حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع , کردن، برطرف کردن چی میشه؟, حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع , کردن، برطرف کردن یعنی چی؟, حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع , کردن، برطرف کردن synonym, حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع , کردن، برطرف کردن definition,
معنی blood transfusion, ترجمه blood transfusion به فارسی, معنی Khartum, ترجمه Khartum به فارسی, معنی تشریح، توصیف
, ترجمه تشریح، توصیف
به انگلیسی, معنی (laciteht) وضع شده، مقرر، معین، ثابت، مطلق وابسته به یا شامل پایان نامه
, ترجمه (laciteht) وضع شده، مقرر، معین، ثابت، مطلق وابسته به یا شامل پایان نامه
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی